جدول جو
جدول جو

معنی بوم لو - جستجوی لغت در جدول جو

بوم لو
راه بام –سوراخ ورود به بام، حاشیه و کناره ی بام
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بوفالو
تصویر بوفالو
گاومیش، حیوانی از خانواده گاو با جثۀ بزرگ تر، پوست ضخیم و شاخ های بلند که شیر آن غلیظ و پر چرب است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوم کن
تصویر بوم کن
آغلی که در زمین یا کوه درست کنند برای جا دادن گوسفندان
فرهنگ فارسی عمید
به لغت یونانی، بسیار باشد که عربان، کثیر خوانند، (برهان) (آنندراج)، مأخوذ از یونانی، بسیار وکثیر و زیاد، (ناظم الاطباء)، یونانی پولو (بسیار)، (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
بوآلو. دپرئو نیکلا شاعر و منتقدفرانسوی متولد در پاریس 1636 متوفی بسال 1711 میلادی نویسندۀ هجویات، مکاتیب (اپیر) ، هنر شاعرانه و غیره. وی به تقلید هوراس لاتینی، هم ّ خود را مصروف شعر اخلاقی و هجایی کرد و مخصوصاً در انتقاد ادبی زبردست بود. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(مُ لِ)
رجوع به ابومسلم شود، منسوب است به بون که شهرکی است از بادغیس هرات. (لباب الانساب) (الانساب سمعانی). و رجوع به بون شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
رجوع به ابومالک شود
لغت نامه دهخدا
(بَ)
دهی از دهستان اوغازبخش باجگیران است که در شهرستان قوچان واقع است و 802 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، 296 تن سکنه دارد، از چشمه آبیاری میشود، محصولش غلات، حبوبات و سردرختی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان. در 34000 گزی باختر قیدار و 23000 گزی راه عمومی. کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنۀ آن 75 تن است. آب آن از رود خانه محلی و محصولات آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان دیکلیۀبخش هوراند شهرستان اهر، واقع در 24هزارگزی جنوب هوراند و 6هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. کوهستانی، معتدل و دارای 280 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، حبوبات و سردرختی. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از بخش کاغذکنان شهرستان خلخال، آب آن از دو رشته چشمه، محصول آنجا غلات و حبوب، صنایع دستی زنان آنجا گلیم و جاجیم بافی، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 46 تن. آب آن از چشمه سار. و محصول آن غلات، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بوم هن
تصویر بوم هن
زمین لرزه و بعربی زلزله گویند
فرهنگ لغت هوشیار
((بُ لُ))
جانوری است پستاندار از تیره گاوان و دسته جفت سمان با شاخ های هلالی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دو لو
تصویر دو لو
ورقی که دو خال داشته باشد
فرهنگ فارسی معین
لب بام
فرهنگ گویش مازندرانی
بام بر
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت بام
فرهنگ گویش مازندرانی
تخم و میوه ی درخت بلوط
فرهنگ گویش مازندرانی
لب بام
فرهنگ گویش مازندرانی
لب بام
فرهنگ گویش مازندرانی